با سلام خدمت دوستانم امیدوارم که حالتان خوب باشد
تهذیب نفس به معنای منزه و پاک نگه داشتن نفس از رذایل، و زینت نمودن با فضائل است. راه حلی که بزرگان دین در این مقام ارائه دادهاند، میتواند عامل مؤثری برای اصلاح و بازسازی اخلاق به حساب آید.
علاّمه طباطبایی(ره) میفرمایند:
اصلاح اخلاق و هوای نفس و تحصیل ملکات فاضله، تنها و تنها یک راه دارد، آن هم عبارت است از "تکرار عمل صالح و مداومت بر آن."
باید عمل نیک را آن قدر تکرار کرد و در موارد و مصادیقی که پیش میآید آن را انجام داد تا رفته رفته اثرش در نفس پایدار شود و در صفحه دل نقش بندد و تبدیل به ملکه اخلاقی گردد.
فردی که میخواهد در مقام اصلاح آداب و رفتار خویش برآید، توجه به آثار و نتایج اخروی میتواند تأثیر به سزایی در او داشته باشد.
وقتی که خداوند اخلاق زشت را مذمت میکند و دارندگان چنین اخلاقی را تهدید به آتش دوزخ مینماید، قطعاً هر عاقلی عزم بر ترک و دوری آن را اختیار میکند؛ و یا وقتی که ذات حق، اخلاق پسندیده و نیکو را میستاید، شخص بر انجام آن تحریص و تشویق میشود.
یک فرمول کلی وجود دارد، و آن این که انجام واجبات و ترک محرمات الهی از اهمیت اول برخوردارند.
از ترک کامل محرمات و انجام کامل واجبات آغاز کنید. این کار را کوچک نشمرید، و بدانید امتثال اوامر و نواهی الهی و ایجاد ملکه عدالت در خود قدم اصلی در کمال انسان است. وقتی انسان از این مطمئن شد و دانست که نسبت به تکالیف الزامی الهی مصونیت یافته است، و به نوعی عصمت اکتسابی در آن دست یافته است، آنگاه توجه خود را می تواند بیش از پیش به فضائل اخلاقی جلب کند. انجام مستحبات عبادی و غیر عبادی برای ایجاد فضائل اخلاقی و ترک رذائل جعل شده اند.
در انجام فرائض و ترک محرمات باید دستورات الهی را دقیقاً اجرا کرد، و نمیتوان نکتهای را فروگذار نمود. نمیشود نمازگزار بود ولی از روزه داری سرباز زد، و انتظار رشد داشت؛ یا آن که از دروغ گفتن پرهیز نمود، ولی نسبت به غیبت کردن سستی کرد.
در این میان بعضی اعمال و عبادات از اهمیت بیشتری برخوردارند. مثلا اهل سیر و سلوک و عرفان به نماز و توجه به آن برای تقویت ایمان و اراده برای عمل دینی تأکید دارند؛ نماز اول وقت و با توجه کامل.
نکته دیگری که اهمیت دارد این که شما سعی کنید هر چه را می دانید عمل کنید، و بعد آن را به خدا واگذارید. خداوند کسی را که می خواهد مؤمن و با تقوا باشد، و این را با عمل به آنچه دانسته است، به اثبات رسانده باشد، تنها نمی گذارد.
این ترجیع بند کلمات حضرت آیت الله بهجت است که به هر چه می دانید عمل کنید، و بقیه را به خدا واگذارید. البته در هر روز ساعتی را برای افزایش دانسته های دینی خود اختصاص دهید و به این دانسته های جدید هم عمل کنید.
در خصوص نماز و توجه در نماز تأکید ایشان این است که در هنگام نماز به اختیار توجه خود را به امر دیگری جلب نکنید، و هر گاه متوجه شدید حواستان پرت شده، ناامید نشوید و دوباره توجه خود را به نماز معطوف دارید. اگر در این امر محکم باشید کم کم خواهید توانست توجه خود را نیز استمرار ببخشید.
در همین راستا مطالعه در حالات و زندگی عرفا می تواند بسیار سودمند باشد. یکی از راه های مؤثر و عملی برای تزکیه روح عمل به توصیه های صاحبان معنویت و رهسپردگان این راه است. از جمله توصیه های آنان که در روایات هم بدان اشاره شده است، عمل به آن چیزی است که در ذیل می آید:
1. مشارطه: یعنی با خود شرط کند تا سطح کیفی و کمی اعمال و افکار نیک و پسندیده را بالاتر برده و در مقابل، از کارها و افکار ناپسند خود بکاهد. ادامه مطلب...
[ سه شنبه 86/3/1 ] [ 11:36 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
1- توکّل در امور 2- قصور در شهوت 3- مخالفت با نفس 4- جوان مردی با مغلوب
5- اندازه در معاش 6- تقدّم بر سلام 7- پایداری در حوادث 8- ملایمت با جهال
9- اکرام به مهمان 10- دلجویی از غریبان 11- ادب در کلام 12- اجتناب از غیبت
13 - نظافت در پوشش 14- کناره جویی از بخل 15- مصاحبت با نیکان 16- امداد بر مظلوم
17- تفکر در امور 18- وفا بر عهد 19- شکر بر نعمت 20- سعی در اخلاق
21- عفو با قدرت 22- استقامت در کار 23- خشرویی با عیال 24- تعطیل در انتقام
25- احترام به والدین 26- پرهیز از خشم 27- خدمت به خلق 28- راستی در گفتار
29- عطا در مقام 30- اصرار در طاعت 31- دوری از کبر 32- نصرت بر جهاد
33- نوازش بر ایتام 34 - تأمل در حوادث 35- شفقت با مردم 36- عیادت مریض
37- سرعت در خیر 38- دادرسی در قضا 39- ایثار بر مساکین 40- صبر بر مصائب
[ یکشنبه 86/2/16 ] [ 10:34 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
لبیک اللهم لبیک لبیک لا شریک لک لبیک
سلام دوستان عزیز امروز بردارم به همراه خانواده اش از مکه مکرمه و مدینه منوره و از کنار قبرستان بقیع آمدند و نور مکه در چشمشان و صفای مدینه در قلبشان و غبار بقیع در رخسارشان دیده شد. واقعا که سفر بسیار معنوی و زیبایی است وقتی که بردارم و خانمش می رفتند گفتم که برای همه دعا کنند یکی پسر یکساله و یک دختر 4 ساله نیز داشت که آنها همه با دل پاکی که داشتند به این سفر مشرف شدند چقدر قشنگ است که آدم در این سنینی که پاک است به دیدار خدا مشرف شود. از خدا می خواهم که این سفر قسمت همه ما مخصوصا شما دوستان عزیز بشود و اگر رفتید حتما ما را نیز دعا کنید.

[ سه شنبه 86/2/11 ] [ 8:4 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
سلام دوستانم دوره دوره بعدی شده است، معصیت زیاد شده است، معنویات کم شده است حرام جای حلال را دارد می گیرد، محبتها کم شده است مهربانیها از بین رفته است او لطف و صفای که در گذشته بود دیگر نیست آونها دلهای شاد و بی کنیه دگر تمام شده به قول شاعر:
خوش به حال قدیم چه حالی داشتیم توی چراغ نفتیمون دیزی میزاشتیم
یک دیزی بود و صدتا خورنده دللامون شاد و پر از لب و خنده
قدیم اگر میخواستی ازدواج کنی هیچ ترسی و واهمه ای نداشتی ولی الان وقتی جوانی را می بینی و به اون میگی چرا ازدواج نمی کنی میگه خدا نکنه و ...
الان از بس توقعات بالا رفته تجملات زیاد شده چشم و هم چشمیهای زیاد شده که اصلا جوان حاضر نیست به ازدواج فکر کند چرا ؟؟؟
قدیما همه فایلها از دایی خاله عمه پدر بزرگ و مادر بزرگ و ... همه و همه کنار هم بودند خوش بودند می گفتند و می خندید اما حالا شاید سالی یکبار هم همدیگر را نبینند چرا ؟؟؟؟
به قول شاعر: غم زمانه خورم یا فراغ یار کشم
در هر صورت امیدوارم که شما قدر این ایام خودتان را ببیند و تا می توانید در رفع حاجات مردم تلاش کنید و مهربان و با محبت باشید و این وقت گرانبها را از دست ندهید که غصه ها در پیش دارد اگر با کسی قهر هستید آشتی کنید که دنیا هیچ ارزشی ندارد (یالان دنیا) صله رحم کنید و به دیدار آشنایان و نزدیکانتان بروید و تا می توانید برای آخرتان توشه و آذوقه بفرستید و در پایان فرج مهدی صاحب الزمان (عج) را از خداوند متعال بخواهید که دعوای همه دردهاست.
برایم دعا کنید

[ سه شنبه 86/2/4 ] [ 9:12 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
کریمه اهل ولا یا معصومه
عم سادات سلام علیک روح عبادات سلام علیک
سلام دوستان عزیز 23 ربیع الاول سالروز ورود حضرت معصومه (س) به به شهر مقدس قم میباشد، خانمی که هر چه در وصف ایشان بگوییم کم گفته ایم . از افتخار مردم قم این است که این شهر این ماه منور را در خود دارد و به آن می بالد در واقع آب حیات دل این مردم می باشد. و همچنین افتخار این بنده حقیر این است که خانمان در جوار این بی بی می باشد همچنین که نگاهت به گنبد طلایی اش می افتد می خواهی با او درد دل کنی حرفهایت را بگویی مشکلات را، گرفتاریت را و ... ان شاء الله این بی بی که شفیع روز محشر هم می باشد ما در آخرت شفاعت نماید. بقول شاعر
آنان که خاک را به نظر کیمیا می کنند آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند
آری این بانو آنقدر شأن و مرتبه دارد آنقدر بزرگوار است که اگر کسی آنرا را با معرفت زیارت کند به بهشت می رود محال است که دست خالی برود. به امید رفع کلیه حاجات و مشکلات شما عزیزان
از همه شما می خواهم اگر آن بانو را زیارت کردید مرا از دعای خیرتان فراموش نکنید.
برایم دعا کنید
[ شنبه 86/1/25 ] [ 8:55 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
سلام دوستانم امیدوارم که این اواخر سال به شما خوش بگذره و بتوانید خود را برای بهاری تازه آماده کنید و سال جدید خوبی را در پیش روی داشته باشید دوستان از ماجرای ازدواج حضرت علیعلیهالسلام و حضرت فاطمهعلیهماالسلام نکات بسیار جالبی را میآموزیم که اگر خواهان سعادتیم و پیروی راستین اسلام، بایستی تا مرز توان تلاش کنیم تا مراحل اول ازدواج بر مبنای صحیحی صورت گیرد، و دوم آنکه ساده زیستی در تمام شوون زندگی جامعه و بخصوص ازدواج راه یابد، و گرنه قید و بندهای اجتماعی در امر ازدواج که بیشتر نشأت گرفته از فرهنگ غیر اسلامی و یا ساخته و پرداخته ی ذهنهای کوتاه مادی و اشرافی است چون غل و زنجیر بر دست و پای جوانان و والدین آنها میافتد و هر روز این غل و زنجیر بزرگتر و سنگینتر میشود، تا جایی که امکان هر نوع حرکت صحیحی را میگیرد و حیات جامعه را به سوی نابودی میکشاند، و بر فساد و نابسامانیهای روانی و مشکلات اخلاقی میافزاید.
درسهائی که از ازدواج حضرت علی و فاطمه زهرا علیهماالسلام میگیریم از این قرار است:
1- کفو و همتا بودن:
یکی از اصول اساسی و رازهای موفقیت ازدواج، کفو و همتا بودن دختر و پسر با هم است، زیرا تنها در صورت همتا و همشأن بودن دو زوج است که درک متقابل آنان از یکدیگر امکانپذیر است.
اگر مسئله همتایی نبود، بدون تردید دختران زیبایی در مدینه بودند که از ازدواج با حضرت علی علیهالسلام خرسند میشدند. اما او حتی از آنان خواستگاری هم نکرد و برای حضرت فاطمه علیهماالسلام نیز خواستگاران فراوانی بودند امّا حضرت فاطمه علیهماالسلام و پیامبرصلیالله علیه وآله به این وصلتها راضی نشدند تنها حضرت فاطمه علیهماالسلام و روح والای او بود که زیباییها و شکوه معنوی حضرت علیعلیهالسلام را درک میکرد . در این مورد پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله فرمودند: اگر خدا علی را نمیآفرید برای فاطمه کفو و همتایی وجود نداشت. (1)
2- خواستگاری بدون واسطه
خواستگاری بدون هیچ تشریفات و حضور واسطه انجام شد و حضرت علیعلیهالسلام شخصاً به خواستگاری حضرت فاطمه علیهماالسلام از پیامبر صلیالله علیه وآله اقدام نمود.
3- شرط اول : رضایت دختر
پیامبر گرامی صلیالله علیه وآله بدون رضایت دخترش حضرت فاطمه علیهاالسلام به خواستگار پاسخ مثبت نداد.
4- قناعت
در تهیه جهیزیه به ضروریترین و ابتدائیترین وسائل زندگی در آن عصر بسنده شد، از سیرت پیامبر اسلام صلیالله علیه وآله میآموزیم که بایستی در الگوی مصرف تجدید نظر کنیم و در زندگی فناپذیر و زودگذر دنیا به حداقل ممکن قناعت ورزیم تا از گذرگاه پرهیاهوی زندگی سبکبار بگذریم و تن به بردگی این و آن ندهیم.
مگر حضرت فاطمه علیهاالسلام دختر پیامبر صلیالله علیه وآله رهبر بینظیر مسلمانان نبود؟ مگر از نژاد بنیهاشم یعنی اصیلترین و شریفترین تیرههای عرب به حساب نمیآمد؟ مگر مادرش حضرت خدیجه علیهماالسلام ثروتمندترین زن عرب در عصر خویش نبود؟ مگر از همه جهات علمی فردی آگاهتر و اندیشمندتر از همگان نبود؟ مگر پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه وآله نمیتوانست جهیزیه زیادی را همراه دخترش کند؟
پاسخ همه این سوالات «مثبت» است اما منش و روش پیامبر عظیم الشأن اسلام صلیالله علیه وآله و خاندانش بر ساده زیستی استوار است . (2)
5- مهیا کردن خانه برای ورود عروس
اکنون ببینیم علی بن ابیطالب علیهالسلام شهسوار اسلام و محبوبترین مردان و نزدیکترین آنان در نزد خدا و رسول خدا چه داشت و چه تهیه کرد:
ابن شهر آشوب در مناقب نقل میکند: که حضرت علیعلیهالسلام نیز اتاق خود را برای عروسی آماده کرد. بدین ترتیب که:
ابتدا مقداری ماسه کف اطاق پهن کرد و چوبی هم تهیه نمود به دو طرف اتاق وصل کرد تا لباسهای خود را روی آن بیندازد، و یک پوست گوسفند هم کف اتاق انداخت، و یک بالش نیز که داخلش را از لیف خرما پر کرده بودند در آنجا نهاد. (3) همین .
پی نوشتها:
1- ینابیع الموده، ص 177 و 237.
2- زندگانی فاطمه زهرا علیهاالسلام تألیف محمد قاسمپور با مقدمه آیتالله مرعشی نجفی ص47.
3- زندگانی حضرت فاطمه علیهماالسلام و دختران آنحضرت مولف سیدهاشم رسولی محلاتی ص56.
[ دوشنبه 85/12/21 ] [ 8:49 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
مردی که تا عمر داشت پابرهنه ماند!
روزی امام کاظم علیه السلام از کوچهای در بغداد عبور میکرد. به خانهای رسید که صدای ساز و آواز و پایکوبی از آن به گوش میرسید و نشان میداد که اهل این خانه در ناز و نعمت و هوا و هوس و خوشگذرانی غرقند.
در این هنگام کنیزی برای ریختن خاکروبه از خانه بیرون آمد. امام کاظم علیه السلام از او پرسید: آیا صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟ کنیز پاسخ داد: آزاد است. امام علیه السلام فرمود: راست گفتی، اگر بنده بود از مولای خویش پروا میکرد.
کنیز به درون خانه برگشت. بُشر (صاحب خانه) از او پرسید: چرا در ریختن خاکروبه تأخیر داشتی؟ کنیز جریان گفتگو با مرد غریب - امام کاظم علیه السلام- را برای او شرح داد. پیام امام علیه السلام، بُشر را به خود آورد و او را از خواب غفلت بیدار کرد و چنان تأثیری در جان او نهاد که بیاختیار از جا برخاست و بدون این که لباس و کفش خود را بپوشد در پی امام علیه السلام به راه افتاد و شتابان خود را به ایشان رساند و از امام علیهالسلام خواست که آن کلمات دلنشین را دوباره برای او بیان کند.
امام علیه السلام سخنانی چند درباره دوریِ از گناه و رها کردن مظاهر فریبنده دنیا و دنیاپرستی و نیز توجه به معنویات و عبادات با او گفت. بیانات امام، آبی سرد بر آهن گداخته بُشر بود، جان او را تکان داد و تغییری در وی به وجود آورد، به طوری که در محضر امام علیه السلام اظهار شرمندگی کرده و به دست آن حضرت توبه نمود و از آن زمان، به سلک عارفان پیوست و دنیاپرستی را رها کرد و به بشر «حافی»(پابرهنه) معروف شد؛ زیرا هنگامی که به دنبال امام دوید و به دست امام هدایت یافت، پابرهنه بود و از آن پس تا آخر عمرش پابرهنه ماند.
منبع:
منتهی الآمال فی تاریخ النبیّ والآل، ج2، ص189.
معرفت کبوتر
علیّ بن ابوحمزه ثمالی حکایت نماید:
روزی یکی از دوستان حضرت ابوالحسن امام موسی کاظم علیه السلام به دیدار آن حضرت آمد؛ و حضرتش را به میهمانی در منزل خود دعوت کرد.
امام علیه السلام دعوت دوست خود را پذیرفت و به همراه آن شخص حرکت کرد تا به منزل او رسید.
همین که حضرت وارد منزل شد، میزبان تختی را مهیّا نمود و امام کاظم علیه السلام بر آن تخت جلوس فرمود.
چون صاحب منزل به دنبال آوردن غذا رفت، حضرت متوجّه شد که یک جفت کبوتر زیر تخت در حال بازی و معاشقه با یکدیگر میباشند.
وقتی صاحب منزل با ظرف غذا نزد حضرن وارد شد، امام علیه السلام در حال خنده و تبسّم مشاهده کرد، از روی تعجّب اظهار داشت: یابن رسول اللّه ! این خنده و تبسّم برای چیست؟
حضرت فرمود: برای این یک جفت کبوتری است که زیر تخت مشغول شوخی و بازی هستند، کبوتر نر به همسر خود میگوید: ای انیس و مونس من، ای عروس زیبای من! قسم به خداوند یکتا! بر روی زمین موجودی محبوبتر و زیباتر از تو نزد من نیست؛ مگر این شخصیّتی که روی تخت نشسته است .
صاحب منزل با تعجّب عرضه داشت: آیا شما زبان حیوانات و سخن کبوتران را هم میفهمید؟
امام علیه السلام فرمود: بلی، ما اهلبیت رسالت، سخن حیوانات و پرندگان را میدانیم؛ و بلکه تمام علوم اوّلین و آخرین به ما داده شده است .
_____________________
نکته:
1- برای اثبات امامت ائمه "علیهم السلام" و حقانیت و ضرورت وجودشان در کتابهای کلامی بطور گسترده بحث و استدلال شده و اینگونه ماجراها جهت اثبات این مسأله نیست بلکه جهت آشنایی با تاریخ و سیره آنان و پندآموزی است
2- مواجههی امامان "علیهم السلام" با افراد مختلف متناسب با عقول و میزان فهمشان بوده است لذاست که میبینیم مباحثات آنان با دانشمندان و اصحاب سرّشان، سرشار از مطالب بلند و معارف مستدَلّ، و با عوام بسیار ساده است
3- گونهای از رفتار آن بزرگواران "علیهم السلام" در مقام تحدّی و بر جا نشاندن مخالفان (اسکات خصم) بوده مانند آنچه که در تاریخ انبیا نیز آمده است و نباید خُردهی قوی نبودن با مثبِت نبودن کرد.
منبع:
بحارالانوار: ج 41، ص 56، ح 65/ مختصر بصائرالدّرجات : ص 114.
[ یکشنبه 85/12/20 ] [ 9:44 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
در کوی عشق، درد و بلا کم نمیشود
از باغ خلد، برگ و نوا کم نمیشود
تیغ شهادتست دل گرم را علاج
این تشنگی به آب بقاء کم نمیشود
قاصد، تسلی دل عاشق نمیدهد
شوق حرم به قبله نما، کم نمیشود
اربعین، چهلمین روز شهادت امام حسین علیه السلام است که جان خود و یارانش را فدای دین کرد. ازآنجا که گرامیداشت خاطره شهید و احیاء اربعین وی، زنده نگهداشتن نام و یاد و راه اوست و زیارت، یکی از راههای یاد و احیاء خاطره است، زیارت امام حسین«ع» به ویژه در روز بیستم ماه صفر که اربعین آن حضرت است، فضیلت بسیاردارد.
امام حسن عسکری«ع» در حدیثی علامتهای «مؤمن» را پنج چیز شمرده است:پنجاه و یک رکعت نماز در شبانه روز که هفده رکعت آن نمازهای واجب و مابقی نوافل می باشد، زیارت اربعین، انگشتر در دست راست کردن، پیشانی بر خاک نهادن در نماز و«بسم الله الرحمن الرحیم» را در نماز،آشکارا گفتن.(1)
زیارت اربعین که در این روز مستحب است، در کتب ادعیه آمده است و به اینگونه شروع میشود: «السلام علی ولی الله و حبیبه...» که این متن،از طریق صفوان جمال از امام صادق«ع» روایت شده است. زیارت دیگر آن است که جابربنعبدالله انصاری دراین روز خوانده است و متن زیارت به عنوان زیارتنامه آن امام در نیمه ماه رجب نقل شده و با جمله«السلام علیکم یا آل الله...» شروع میشود.(2) مورخان نوشتهاند که جابربن عبدالله انصاری، همراه عطیه عوفی موفق شدند که درهمان اولین اربعین پس ازعاشورا به زیارت امام حسین«ع» نائل آیند. وی که آن هنگام نابینا شده بود، در فرات غسل کرد و خود را خوشبو ساخت و گامهای کوچک برداشت تا سر قبر حسین بن علی«ع» آمد و با راهنمایی عطیه، دست روی قبر نهاد و بیهوش شد، وقتی به هوش آمد، سه بار گفت: یا حسین! سپس گفت:«حبیب لا یجیب حبیبه...» آنگاه زیارتی خواند و روی به سایر شهدا کرد و آنان را هم زیارت نمود.(3)
زیارت پیاده
آنچه در راه طلب خسته نگردد هرگز
پای پر آبله و بادیه پیمای من است ادامه مطلب...
[ پنج شنبه 85/12/17 ] [ 9:11 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
رقیه (س) دختر خورشید است... رقیه (س) از تبار نور و از جنس آبی آسمان است. به گواه تاریخ نگاران و مقتل نویسان رحلت شهادت گونه رقیه (س) اندکی پس از واقعه خونین کربلا در سال شصت و یکم هجری رخ داده است و در این هنگام وی سه یا چهار ساله بوده است و نخستین نکته شگفت درباره حضرت رقیه (س)، شاید همین باشد که با چنین عمر کوتاهی، از مرزهای تاریخ عبور کرد و به جاودانگی رسید، آن گونه که برادر شیرخوارش علی اصغر (ع) به چنین مرتبهای نایل شد. مداحی بمناسبت شهادت آن بزرگوار آرامگاه ملکوتی دخت سه سـالـه امـام سـوم شیعیان در شام کنـار بـاب "الفـرادیـس " مابین کوچه های تاریخی و پر ازدحام دمشـق است که هر ساله بسیاری از شیفتگان اهل بیت (ع) را از مناطق مختلف جهان به سوی خود جلب می کند. برایم دعا کنید |
[ شنبه 85/12/5 ] [ 8:6 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
صدا سازى
همان طورى که مى دانید یکى از مهمترین ابزار مداحى ، سخنرانى ، خطابه و... داشتن صداى خوب است که در رسیدن به هدف ، شخص را یارى مى نماید. صداى خوب در مداحى دلها را بیشتر آماده مى کند و باعث اشک گرفتن و انس پیدا کردن مى شود. البته ناگفته نماند که صوت زیبا یک استعداد خدادادى است که خیلى ها از آن برخوردار و بعضى بى بهره هستند اما بحث پرورش صدا، ربطى به استعداد ندارد. گرچه کسى که مستعد است ، طبیعتاً پیشرفت بیشترى در این زمینه خواهد داشت اما حتى افراد مستعد هم باید براى بهتر شدن صدا، روى آن کار کنند.
در این بخش به انجام بعضى از تمرینات که در بالا رفتن کیفیت صداى شخص بى تاءثیر نیست مى پردازیم .
الف ) تمرین قوى کردن حنجره
منظور از حنجره قوى و صداى قوى ، صداى بلند و یا فریاد نیست بلکه منظور حنجره و صدایى مى باشد که داراى بنیه اى بالا و قدرتى است که بعد از اجراى یک برنامه ، توانایى خود را به طور کامل از دست نداده باشد و به اصطلاح ((زود نگیرد)). بعضى از اشخاص هستند که صداى آنها بسیار پرطنین و پرحجم و بلند است اما بعد از مدتى کار کشیدن از حنجره ، تارهاى صوتى آنها از کار مى افتد و زود خسته شده و توان انجام فعالیت بیشتر از آن سلب مى شود؛ برعکس افرادى نیز هستند که صداى کم حجم و نازکى دارند اما حنجره آنها از قدرت خوبى برخوردار است و تارهاى صوتى او به زودى از کار نمى افتند. آنچه مهم است این است که یک خواننده بتواند از ابتداى یک مجلس تا انتهاى آن را به تنهایى عهده دار شود و قدرت انجام یک برنامه کامل را داشته باشد، اگر چه این خصوصیت بعد از سال ها مجلس دارى و اجراى برنامه براى شخص حاصل مى شود و به خصوصیات فردى از قبیل بنیه جسمانى ، حالت جمجمه ، بزرگى قفسه سینه ، بزرگى حفره هاى بینى و دهان و... نیز بستگى دارد.ادامه مطلب...
[ دوشنبه 85/11/16 ] [ 7:33 صبح ] [ مجتبی نصیری ]