نشود زمزمة خون شهیدان خاموش سوز عرفانی این نغمه ز سازی دگر است
... و رازی شگفت در این «عاشورا»ست، که نه مشمول مروز زمان میشود، نه از جلوه و شور آن کاسته میشود، نه از تب و تاب میافتد و نه الهام بخشی آن کمرنگ میگردد.
باز هم فصل عزای حسینی و محرّم از راه میرسد؛ ایّام عشقورزی به خاندان پیامبر، روزهای همدلی با عترت رسولالله موسمِ اشکفشانی در سوگ مظهر عزّت و افتخار، عزیز خدا و رسول، سیّدالشهدا علیه السلام.
باز هم محرّم است، فروردین جانها و بهار ایمانها، ماه پاسداری از حرمت انسان و حریم قرآن، ماه بیداری وجدانها، ماه شکفتن شکوفههای عزّت و آزادگی، غیرت و مردانگی، ظلم ستیزی و عدالتخواهی.
محرّم که میرسد، جوامع شیعی به عطر عاشورا معطّر میشود؛ دلهای عاشقان، بیقرار کربلا میشود، پرچمهای سیاه و لباسهای مشکی و کتیبههای عاشورایی، نسیم روح بخش حسین بن علی علیهما السلام را در هر کوی و برزن جاری میسازد. نام اباعبدالله علیه السلام و یاد کربلا و عاشورا به یادها میآورد که: «هر روز عاشورا و همه جا کربلاست».
«دستههای عزاداری»، گُردانهای عاشورایی است که به ندای «هل من ناصر» فرزند فاطمه،«لبّیک» میگوید.
«مجالس سوگواری»، پایگاههای نشر و گسترش فرهنگ عاشوراست.
«ذاکران حسینی»، پیوند دهندگان دلهای عاشق به امام حسین علیهالسلام اند.
«مبلّغان دینی»، پیام رسانان نهضت کربلا به اقشار جامعهاند.
«بیرقهای عزا»، نشانة اهتزاز عقیده و ایمان بر بام زمانه و تاریخ است.
«اشگهای ماتم»، شست و شو دهندة دل و صفا بخش جان عاشقان است.
«هیئت و حسینیهها»، مراکز امدادرسانی و پشتیبانی از دلسوختگان اهلبیت و دلباختگان حریّت و آزادی است.
«شاعران عاشورایی»، تغذیهکنندگان روح مشتاق به تعالیم خاندان رسالتاند.
راستی که حسین بن علی علیهم السلام، چراغ هدایت و کشتی نجات و پیشوای حماسه و امام عزّت و افتخار است و فریاد عزّت بخش و بیداری آفرین او در عاشوراهای زمان و در کربلاهای زمین و در سراسر دنیا که مظلومان آگاه با ستمگران جبّار مبارزه میکنند (که انتفاضة فلسطین یک نمونه از آن است) همچنان به گوش میرسد.
دانشگاه حسینی، همواره داوطلب ورود میپذیرد. در این دانشگاه، استاد، «حسین علیهالسلام» است و درس، «ایمان» و «ایثار» و «عزّت» و «افتخار». مدّت آن تا همیشه است و شعبههای آن در همه جا، حتی در همة خانهها دایر است و هیچ شرط سنّی ندارد،فقط عشق میخواهد و معرفت. از برنامههای اصلی این دوره، «امر به معروف و نهی از منکر» و تلاش برای اصلاح جامعه و مبارزه با مفاسد است. به آنان که با رتبة عالی و امتیاز بالا فارغالتحصیل این دانشگاه میشوند، مدرکِ «شهادت» داده میشود.
درسهای عاشورا متنوّع و فراوان است. شاگردان این مکتب، هم باید این درسها را خوب فراگیرند، هم به فرزندان و نسلهای آینده یاد بدهند و به به زبانهای دیگر ترجمه کنند. برخی از این درسها از این قرار است:
ـ زندگی و عمر، فرصت کسب رضای خداست، پس در همه حال باید در پی آن بود.
ـ برای عقیده و حق، باید فداکاری کرد و جان باخت تا جاودانه شد.
ـ مرگ شرافتمندانه، حیات ابدای است و زندگی با ذلّت، مرگ تدریجی است.
ـ مرگ، پل عبور به سوی آخرت است و آن سوی پل، بهشت یا دوزخ، نتیجة عمل و انتخاب ماست.
ـ در دوران حاکمیت جور و جهل، باید با سلاح شهادت و خون، ظالم را شکست داد و پردة جهل را درید؛ چرا که بیتفاوتی، گناه است.ادامه مطلب...
[ پنج شنبه 85/11/12 ] [ 8:7 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
شخصی از بزرگان هند به قصد مجاورت کربلای معلّی به این شهر آمد و مدت شش ماه در آنجا ساکن شد و در این مدت داخل حرم مطهر نشده بود و هر وقت زیارت حضرت امام حسین علیه السلام را اراده میکرد، بر بام منزل خود رفته، به آن حضرت سلام می کرد و او را زیارت مینمود؛ تا این که سرگذشت او را به «سید مرتضی»که از بزرگان آن عصر و مرسوم به «نقیب الاشراف» بود رساندند. سید مرتضی به منزل او رفت و در این خصوص او را سرزنش نمود و گفت: «از آداب زیارت در مذهب اهلبیت علیه السلام این است که داخل حرم شوی و عقبه و ضریح را ببوسی. این روشی را که تو داری، برای کسانی است که در شهرهای دور میباشند و دستشان به حرم مطهر نمیرسد.» آن مرد چون این سخن را شنید گفت: «ای نقیب الاشرف» از مال دنیا هر چه بخواهی از من بگیر و مرا از رفتن معذور دار. هنگامی که سید مرتضی سخن او را شنید بسیار ناراحت شد و گفت: «من که برای مال دنیا این سخن را نگفتم؛ بلکه این روش را بدعت و زشت میدانم و نهی از منکر واجب است.» وقتی آن مرد این سخن را شنید، آه سردی از جگر پر دردش کشید. سپس از جا برخاست و غسل زیارت کرد و بهترین لباسش را پوشید و پا برهنه و با وقار از خانه خارج شد و با خشوع و خضوع تمام، نالان و گریان متوجه حرم حسینی گردید تا این که به در صحن مطهر رسید . نخست سجده شکر کرد و عتبه صحن شریف را بوسید. سپس برخاست و لرزان، مانند جوجه گنجشکی که آن را در هوای سرد در آب انداخته باشند، بر خود میلرزید و با رنگ و روی زرد، همانند کسی که یک سوم روحش خارج گشته باشد، حرکت میکرد تا این که وارد کفش کن شد. دوباره سجده شکر به جا آورد و زمین را بوسید و برخاست و مانند کسی که در حال احتضار باشد داخل ایوان مقدس گردید و با سختی تمام خود را به در رواق رسانید. چون چشمش به قبر مطهر افتاد، نفسی اندوهناک بر آورد و مانند زن بچه مرده، ناله جانسوزی کشید. سپس به آوازی دلگداز گفت: «اَهَذا مَصرَعُِِِ سیدُالشهداء؟ اَهَذا مَقتَلُ سیدُالشهداء؟ ؛ آیا اینجا جای افتادن امام حسین علیه السلام است؟ آیا اینجا جای کشته شدن حضرت سیدالشهداء است؟» پس فریاد کشید و نقش زمین شد و جان به جان آفرین تسلیم نمود و به شهیدان راه حق پیوست.» منبع: داستانهای علوی، ج4، ص210/ دارالسلام عراقی، ص301. |
[ شنبه 85/11/7 ] [ 7:53 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
ولادت:او فـرزنـد سید علی طباطبائی، از سلسله طباطبائیان بروجرد می باشد که در سال 1292 هـ. ق در بـروجرد متولد گردید و در یک خانواده علم و تقوی و فضیلت رشد نمود.
تحصیلات : وی تحصیلات خود را از اصفهان شروع کرد و در نجف اشرف در محضر بزرگان به پایان رساند و به مقام بزرگ اجتهاد نائل آمد.
اساتید : مرحوم بروجردی از تربیت یافتگان حوزه فقهی مرحوم آخوند ملا کاظم خراسانی و مرحوم آقا ضیا الدین عراقی می باشد.
شاگردان : از حـوزه پـر بـرکـت فـقهی آن فقیه سعید, افاضل و شاگردان آگاه به اوضاع روز و مسائل جهان بر خاسته اند و شاید یکی از پر بار ترین حوزه ها در اعصار اخیر باشد که گاهی در محفل خود هزار نفر را در بر می گرفت که از نمونه های بر جسته آنها می توان وجود استاد شهید مرتضی مطهری و شیخ حسن علی منتظری و دیگر معاریف و بزرگان را نام برد که هر کدام از استوانه های علمی و وزنه های فـقـهـی کنونی به شمار می آیند تعداد شاگردان او را نمی توان به شمار آورد, چون حوزه درس او یـکـی از حـوزه هـای غـنـی و پـر جـمـعـیـت بـود و در طـول 15 سـال مرجعیت, دهها تن از آن حوزه فارغ التحصیل شده اند.
تألیفات : بسیاری از مرحوم سید حسین بروجردی به یادگار مانده است که از آن میان می توان به :
1 ـ جامع احادیث الشیعه.
2 ـ منجزات مریض.
3 ـ تعلیقه بر اسفار ملا صدرا.
4 ـ طبقات رجال.
5 ـ رساله ای در منطق .
6 ـ حاشیه بر کفایة الاصول.
7 ـ حاشیه بر کفایه شیخ طوسی.
8 ـ بیوت شیعه (خاندانهای علمی شیعه ).
9 ـ اسانید کتاب تهذیب, من لا یحضره الفقیه و رجال کشی.
اشاره نمود.
گفتار بزرگان : شهید استاد مطهری تحت عنوان ( روش فقهی او) این چنین می فرماید :بنده در مدت هشت سال آخر اقامتم در قم که مصادف با سالهای اول ورود معظم له به آن شهر بود, از درسهای ایشان بهره مند می شدم به روش فقاهت ایشان ایمان دارم معتقدم که باید تعقیب و تکمیل شود.
خصوصیات اخلاقی : مرحوم سید حسین بـروجـردی شـخصیت بزرگ توأم با تفکر عمیق و اصیل اسلامی همراه با سجایای اخلاقی مـمـتاز و بر جسته بود که وجود این فضایل اخلاقی به زندگی او یک نوع امتیاز و تشخص خاصی بخشیده بود.
خدمات : عـالـم وارسته ای بود که بخش عظیمی از زندگی خویش را در راه پر بار ساختن مکتب فقهی اهـل بـیـت عصمت و طهارت (علیه السلام) سپری ساخت و در فقه و فقاهت مقام بس شامخ و ارج داری را حـائز گـردیـد. آثار بنایی و تأسیساتی آن فقیه بزرگوار اسلام در اقصی نقاط ایران و جهان ,متعدد و بی شمار است کـه از مـهـم تـریـن آنـهـا می توان تأسیس مسجد اعظم قم در ایران, وتأسیس مسجد بزرگ بندر هامبورگ در آلمان, و حفظ و نگهداری حوزه های علمی ایران و دیگر مناطق شیعه بود که صدا و صوت آن تا کشورهای آفریقائی نیز رسیده بود.
وفات : او در دوازدهـم ماه شوال سال 1380 هـ. ق, مطابق 1340 هـ.ش در سن هشتاد و هشت سالگی در قم رحـلـت نـمـود، تشییع او یکی از پـر شـکـوه تـریـن و مـجـلـل تـرین تشییع ها در تاریخ اسلام بوده است که تا شعاع چند کیلو متری, عـلاقـمـنـدان و شـیـعـیان صفوف توده ها را تشکیل داده بودند و در فراغ مرجع فقید خود اشک مـی ریـختند جنازه او را بین مسجد اعظم و مسجد بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها) در قم، که با همت و اراده اسو و کمک مسلمانان تأسیس یافته بود, دفن نمودند.
[ یکشنبه 85/10/24 ] [ 9:6 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
امام علی نقی (ع)
امام ابوالحسن علی النقی هادی علیه السلام ملقب به امام " هادی"، دهمین پیشوای شیعیان در نیمه ذیحجه سال 212 هجری در اطراف مدینه در محلی به نام " صریا" متولد گشت. آن حضرت و فرزند گرامی ایشان امام حسن علیهما السلام به عسکریین شهرت یافتند، زیرا خلفای بنی عباس آنها را از سال 233 به سامرا ( عسکر) برده و تا آخر عمر پر برکتشان در آنجا، آنها را تحت نظر قرار دادند. امام هادی علیه السلام به لقبهای دیگری مانند: نقی، عالم، فقیه، امین و طیب شهرت داشت و کنیه مبارک ایشان ابوالحسن است. از آنجا که کنیه امام موسی کاظم و امام رضا علیهما السلام نیز ابوالحسن بود، لذا برای اجتناب از اشتباه، ابوالحسن اول به امام کاظم علیه السلام، ابوالحسن ثانی به امام رضا علیه السلام و ابوالحسن ثالث به حضرت هادی علیه السلام اختصاص یافته است.
پدر بزرگوارش امام جواد (ع) و مادرش بانوی گرامی سمانه است که بانویی با فضیلت و با تقوا بود. امام هادی (ع) در سن 6 یا 8 سالگی یعنی در سال 220 هجری، پس از شهادت امام جواد (ع) به امامت رسید. مدت 33 ساله امامت امام هادی (ع) با خلفای معتصم، واثق، توکل، منتصر، مستعن و معتز معاصر بود.
عظمت شخصیت امام هادی (ع) به قدری زیاد است که دوست و دشمن را به اعتراف واداشته است. قسمتی از این اعترافات مبنی بر شخصیت آن امام به لحاظ اخلاقی و بخشی دیگر ناشی از ابعاد علمی آن حضرت و شمه ای، نتیجه کراماتی است که از آن بزرگوار صادر شده است.
ابن صباغ مالکی در کتابی موسوم به فصول المهمه خطوط واضحی از سیمای تابناک فضایل و ویژگی های اخلاقی امام هادی (ع) قهرمان شکست ناپذیر عصر متوکل عباسی را ترسیم می کند!
«فضل و دانش امام دهم شیعیان بر اوج قلل بلند پایه عالم بشریت نقش بسته بود و رشته های مشعشع آن بر اختران آسمان سر می سایید. نیکی ها و اخلاق پسندیده او را نمی توان در شمار عدد ذکر نمود. اما می شود به افتخارآمیزترین آنها که موجب حیرت است بسنده کرد. او جمیع صفات نیک و مفاخر معنوی را یک جا در وجود داشت. ابعاد وسیع و منبع فیاض حکمت و دانش او بر لوح سرشتش ثبت شده و بدین سبب او از ناشایسته ها و آلایش ها به دور و برکنار است.»
امام هادی (ع) دارای نفس زکیه و عزمی راسخ و همتی عالی بود که هرگز احدی از مردم را نمی توان در مقایسه با او همتا و همسان دانست.
ابن شهر آشوب از رجال حدیث نقل می کند که او نیک سرشت ترین و پاک ترین روش را در میان جامعه دارا بود، راستگوترین افراد جامعه محسوب می شد، به هنگام سکوت، شکوه هیبت و تشعشع وقار، چهره او را دربرمی گرفت و چون لب به سخن می گشود، گزیده و نغز می گفت به طوری که شعاع کلامش روح آدمیان را سحر می کرد.
در وجود مقدس امام هادی (ع) ویژگی های اخلاقی پسندیده می درخشید. امامت، کمال و دانش و فضیلت و سرشت و اخلاق نیک از فرازهای اخلاقی این امام همام است.
امام هادی (ع) که در زمره امامان شیعه و از خاندان رسالت است، نیز از ویژگی دانشی گسترده و جامع برخوردار است، طوری که سمبل های دانش و فرهنگ وی، عقول را حیران و اندیشه ها را به اعجاب واداشته است.
امام دهم همچون پدران و اجداد بزرگوار خود در علم و دانش سرآمد روزگار بود. درخشش او در مدت حیاتش احترامی شگفت در قلوب همگان ایجاد کرده بود. نامه آن حضرت در رد پیروان معتقد به تفویض و جبریون و اثبات عدل و حد مابین جبر و تفویض، از فرازهای شگفت آور دوره امامت، امام هادی محسوب می شود و بسیار مورد تعمق و توجه می باشد.
درود و سلام و صلوات خدا بر امام هادى(ع) آن هنگام که در سال212 هجرى خورشید وجودش تجلى کرد و آن زمان که با عزمى آهنین ورنج غربت و تبعید را برگزید و آن روز که پس از 33 سال دورانشکوهنمد امامت در سال 254 هجرى به شهادت رسید.
از سخنان گهربار امام هادی علیه السلام:
"بهتر از نیکی، نیکوکار است، و زیباتر از زیبایی، گوینده آن است و برتر از علم، حامل آن و بدتر از بدی، عامل آن است وحشتناک تر از وحشت، آورنده آن است."
[ سه شنبه 85/9/28 ] [ 12:4 عصر ] [ مجتبی نصیری ]
" وَ الْأَرْضِ و َمَا طَحَاهَا "
قسم به زمین و کسى که آن را گسترانیده است.
بیست و پنجم ماه ذی القعده روز دحوالارض است.
و دحو الارض روزی است که زمین از زیر کعبه کشیده و گسترانیده شد، و روزی است که رحمت خدا در آن منتشر گردیده و از براى عبادت و اجتماع بذکر خدا در این روز، اجر بسیار است. روایت است که « امام رضا » علیه السلام فرموده اند: درشب بیست و پنجم ماه ذى القعده حضرت ابراهیم (ع) و حضرت عیسى (ع) متولد شده اند.
در این روز رسول خدا صلى الله علیه و آله، به قصد حجة الوداع از مدینه با یکصد و چهار هزار یا یکصد و بیست و چهار هزار و حضرت فاطمه (ع) و تمامى اهل بیت خود از راه شجره به مکه عزیمت نمودند.
روزه گرفتن در این روز برابر با هفتاد سال روزه است.
[ یکشنبه 85/9/26 ] [ 2:36 عصر ] [ مجتبی نصیری ]