یا جمیل!
سرای دلم را زیبا وپاک کن تا جایگاه چون
تویی باشد.کمکم کن تا ارباب متفرق را از دلم بیرون کنم وصدای یوسف زمانم را بشنوم.
یا اولُ یا آخِر،تورا می خوانم.
آغاز از توست.به اراده ی تو در این ماه
زیبا موفق به دعا کردن شدم.تو اولی...
ونیز خودت اجابت می کنی.توآخِری...
اَلحَمدُللهِ الذی لا
ادعو غیرَهُ.وَلَو دَعَوتُ غَیرَهُ لَم یَستَجِب لی دُعائی
یا منتهی آمال
المحبین
تویی که شایسته ی سپاسی.سپاسگذار تو ام.شبهای
زیبای ماه رمضان مرا سر سفره ی رحمتت نشاندی،بی آنکه شایسته باشم.
مناجات با تو چه زیبا بود.چه زیبا بود
لحظه هایی که از تو می شنیدم. با مناجات امام زین العابدین. دعای اباحمزه ...
امروز اگر می توانم با تو سخن بگویم،به
برکت آموزه هایی است که در محفل دعا در خانه ی تو آموختم.
تو را سپاس
بعد از سپاس از تو برای همه ی افرادی که
مدیونشان هستم دعا می کنم.
برای ظهور امام زمانم حضرت بقیة الله(عج)
دعا می کنم.
برای سلامتی عاجل همه بیماران دعا میکنم.
برای موفقیت همه ی دوستانم وهمه ی
جوانان دعا می کنم.
الهی!انتَ القائل
وقولک الحق. واسئلوا الله من فضله انَّ اللهَ کانَ بِکُم رحیماً.ولَیسَ مِن
صِفاتِکَ یا سَیِّدی اَن تَامُرَ بِالسُوالِ وتَمنَعَ العَطیَةَ.
خوب من!
توفیق درک این لحظه
های ناب را از تو خواستارم.عطایم کن...
[ شنبه 89/5/30 ] [ 1:51 عصر ] [ مجتبی نصیری ]
السلام علیک یا شهر الله الاکبر و
یا عید اولیائه
ماه مبارک آمد، ای دوستان بشارت / کز سوی دوست ما را هر
دم رسد اشارت
آمد نوید رحمت، ای دل ز خواب برخیز / باشد که باقی عمر،
جبران شود خسارت
سلام بر تو، اى بزرگترین ماه خدا، و اى عید دوستان خدا.
سلام بر تو، اى همدمى که چون رو آورد مایه انس شد و شادى انگیخت، و چون سپرى شد وحشت افزود
و متألم ساخت.
سلام بر تو، اى یارى دهنده اى که [ما را [در مبارزه با شیطان یارى داد، و اى رفیقى که
راههاى احسان را هموار ساخت.
سلام بر تو، که چه زداینده بودى گناهان را، و چه پوشنده بودى انواع عیب ها را!
سلام بر تو، که پیش از آمدن در آرزوى تو بودیم، و پیش از رفتن از اندیشه فراقت محزونیم.
سلام بر تو، و بر شب قدرى که از هزار ماه بهتر است.
سلام بر تو، دیروز چه سخت به تو دل بسته بودیم، و فردا چه بسیار به تو مشتاق خواهیم بود.
بار
الها، ما اهل این ماهیم که ما را به آن تشریف بخشیدى و
به ما براى [حق شناسى [آن
توفیق دادى، در آن زمان که بدبختان [قیمت [وقتش را
نشناختند و به علمت بدبختى
خود، از فضل آن محروم ماندند. و تویى سرپرست ما در
شناختن فضلیتش که ما را براى
آن برگزیدى، و وظایفش که ما را به آن
رهبرى کردى
[ شنبه 89/5/23 ] [ 9:30 صبح ] [ مجتبی نصیری ]

چشمانم را میبندم. یک پرده نقرهای، مثل پرده سینما ...
ایام کودکی، جست و خیز کنان، گاهی شاد، گاهی غمگین در پی هم میدوند.
آنچنان تند و با سرعت، چونان ابرهای بهاری در آسمان ...
میآیند و میروند ... و گذشتهها بر روی هم تلنبار میشوند بیآنکه ...
.... ?... وَ ما یُعَمّرُ مِنْ مُعَمّرٍ وَ لا یُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلاّ فِی کِتابٍ ... 1
"و به هیچ سالخوردهاى عمر زیاد داده نمىشود و از عمر هیچ کس کم نمىگردد مگر آنکه در کتابى (لوح محفوظ) ثبت است ..."
و چه زود میگذرد ساعات روز و روزهای ماه و ماههای سال و سالهای عمر ...!
الدّهر سَاوَمَنی عُمری، فقلت له
ما بِِعْتُ عمری بالدّنیا و ما فیها
ثمَّ اشتراهُ بتدریج بلاثَمن
تَبَّت یَدا صَفَقَةٍ قَد خابَ شَاریها2
روزگار بر سر عمرم با من چانه زد. پس گفتم به او
عمرم را به دنیا و آنچه در آن است، نفروشم
سپس اندک اندک به رایگان از من خرید
بریده باد دستان سودایی که فروشندهاش زیان کرد...
و عمر، شماره نفسهاست که هر روزش پارهای از وجود مرا با خود میبرد.
مرا به مرگ نزدیکتر میکند و سرمایه عمر به نقطه صفر نزدیکتر و نزدیکتر و نزدیکتر ...
... بر عمر هیچ یک از شما روزی اضافه نشود، مگر با از بین رفتن روزی از مدت زندگانیش... 3
با سرمایه میتوان کار کرد، آن را افزود و از سودش بهره برد؛ اما اگر زیان و خسران دیدیم، چه؟
وای بر ما، اگر این سرمایه با امکاناتش، نردبانی برای تعالی روح نگردد...
از جسم و تن خویش بگریزید و آن را خرج روح و روانتان کنید و از مصرف کردن تن برای جان، بخل نورزید... 4
1- فاطر، 11 .
1- میزان الحکمة، ج8، ص 4038 .
2- نهج البلاغه، خطبه 145 .
3- همان، خطبه 183 .
[ شنبه 89/5/16 ] [ 8:12 عصر ] [ مجتبی نصیری ]
سوم شعبان،
میلاد خجستة امام
حسین ع، روز پاسدار، چهارم شعبان، تولد فرخنده قمر بنی هاشم ابوالفضل العباسع ، روز جانباز و پنجم شعبان، ولادت با سعادت امام سجادعمبارکباد
سلام
بر تو ای خلاصه فاطمه و علی! بر ما بتاب که در تیرگی خاک، بیآفتاب یاد
تو، پامال عبور روزهاییم و تنها عشق است که میتواند در تعریف تو، قد، راست کند. امروز، خانه محقر
علی، در آفتاب جمال تو، به مرکزیّت عالم، شناخته خواهد شد و نورِ سرگردانِ
حسین که سالها پیش از خلقت آدم در افلاک غوطه میخورد، در قاب جسم خویش،
حلول خواهد کرد.
بیا ای همبازی جبرئیل و
پیمبر، که عشق تو، هول قیامت و سکرات مرگ را بر ما آسان میکند.
روزی که عطر تو در ایوان ملائک پیچید، ملائک، تبریکگویِ
پروردگارِ تو بودند، تا ذرات جهان، به سجود درآمدند و تو را ذکر گفتند؛
خداوند، تو را آفرید تا از رعدِ گریههای
شبانه علی، بارانِ رحمت خود را بر زمین ببارد و به ازای هر قطره اشک علی، دریایی به نام حسین را
هدیه کند.
هیچ سجادهای باز نشد که نام
تو را رمز عبور خود نکرد،
خاکِ تو، آبروی سجده من است
و آب؛
السلام علیک یا ابوالفضل (ع)
تمام دنیا دستهایت را میشناسند. تو را همه با دستهایت میشناسند. دستهایی
که دستان خداست و از آستین رشادت و شهادت و مهر تو بیرون آمده. همان دستهایی که
دستان پر سخاوت دریاست و تمام آبهای دنیا را شرمنده خویش کرده است.
از تو تنها به همین دستها کفایت میکنیم و گرههای
کور روزگارمان را به آستانه مهر این دستها میآوریم تا گشوده شوند. تا نمکگیر
شویم... تا از نو ایمان بیاوریم... به تو... به عشقی که تو را اینگونه شهره عالم
کرد... و به خدایی که این عشق را آفرید...
السلام علیک یا امام سجاد (ع)
زیباتر از تو، چه کسی پروردگارش را ستوده؟ عاشقانهتر
از تو، چه کسی دعا کردن میداند؟
تا ستایش و حمد خالق را از تو بیاموزیم. خدا را سپاس که تو را به دنیا هدیه داد تا
زبان عاشقانهترین شکرها را در کام تو بگذارد و بیبدیلترین نیایشها را از زبان
تو به گوش عالمیان برساند
[ پنج شنبه 89/4/24 ] [ 8:39 صبح ] [ مجتبی نصیری ]

روزها
یکى پس از دیگرى مى آمدند و مى رفتند و خورشید عالم افروز به عادت همیشگى
اش هر روز از مشرق سر در مى آورد و در مغرب غروب مى کرد، اما چیزى که او
مى دید فقط تاریکى سیاه چال بود. سال هاى سال بود که سهم او از روشنایى
روز، فقط نور اندک از روزنه کوچکى بود و بس ، تنها چیزى که او را زنده نگه
داشته بود نور ایمان بود.
آن جا از رفاه و آسایش و آزادى خبرى نبود،
اما زمزمه هاى عاشقانه او در "خلوت خانه تنهایى" و به هنگام راز و نیاز با
معبودش روح او را به عالم ملکوت پیوند زده بود و از این دنیاى حقیر به
عبادت دلخوش کرده بود. نور ایمان او دل کنیز زیبا رو که زندانبان او براى
آزار روحى امام به زندان فرستاده بود را نیز در کنج زندان روشن کرده بود.
بر
عکس در کاخ هارون نعره هاى مستانه دیوسیرتان تا آسمان بلند بود و بساط عیش
و نوش همیشه به راه ، زندانى آنجا نیز دست از ارشاد گمراهان بر نمى داشت ،
مى خواست حرف آخرش را بزند و حجت را تمام کند.
زندانبان را صدا کرد
و قلم و کاغذى از او خواست . آن گاه زیر روزنه کوچکى که کمى نور همراه
داشت نشست و نامهاى نوشت . یک بار خواند و نامه را به نگهبان داد تا به
هارون الرشید برساند. نگهبان وارد کاخ شد،
هارون پرسید: چیست ؟
نامه .
از چه کسى است؟
از زندانى ، موسى بن جعفر، اما گفته بلند بخوانید تا همه بشنوند.
بده ببینم ، حتما تقاضاى آزادى کرده و نامه را گرفت و طورى که حاضران همه بشنوند خواند:
بر من در این زندان تاریک با مشکلات و سختى هاى فراوانى مى گذرد، در حالى
که روزگار تو سراسر خوشگذرانى است . من و تو در روز قیامت که پایانى برایش
نیست به هم خواهیم رسید و به حساب هایمان رسیدگى خواهند کرد. این را بدان
که آن جا ستمگران و اهل باطل زیانکار خواهند بود».
هارون
به اطرافش نگاه کرد. و حاضران چهره اى غمگین به خود گرفته بودند. رگ وسط
پیشانى هارون از شدت خشم بر آمده بود. نامه را مچاله کرد و به گوشه اى
پرتاب کرد و دست هایش را به کمرش زد و مشغول قدم زدن شد.
آن نامه
کوتاه ولى پر معنا مستى را از سرش پرانده بود. دست آخر از شدت عصبانیت
نعره اى کشید که گوش فلک را کر کرد. روى تخت ریاستش تکیه کرد و در حالى که
دندان هایش را به هم مى فشرد به فکر فرو رفت . با خود اندیشید که این حرف
حق را که بسیار تلخ و شکننده بود چگونه پاسخ گوید.
روز بعد جسم نحیف
امام کاظم علیه السلام در گوشه اى از زندان روى زمین بود، اما پرنده روحش
به نزد جد بزرگوار و پدر و مادر شهیدش پر کشیده بود.
[ پنج شنبه 89/4/17 ] [ 10:40 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
بسم الله الرحمن الرحیم
مهم این است که به دنبال ساحتن روح وجانت باشی
وبدانی که سرمایه عمر مثل یخ یخ فروش هر لحظه در حال کاستی
وتمام شدن است .
خوشا به حال انانکه جان خود را از الودگیها نجات بخشیدن ودر ارامگاههای نیکو
منزل گزیدن .
وانان که به دنیا سر گرم هستند وگرفتاریها وروز مرگیهایش وبرای جانشان
اهمیتی
قائل نیستن در برزخ دستشان خالی است .ودارای روح سر گردانیند.
نه اعتقاد خوبی ونه عبادت درستی ونه اخلاق قابل قبولی
پس با چه زاد وتوشه ای به داخل قبر رفته اند؟
ان طرف دیگر جبرانی در کار نیست وهمه کسب نیکیها در دنیاست .
پس به هوش باشیم که سرمان کلاه نرود .
وخداوند مهربان می فرماید :
وسابقو بالخیرات
در خوبیها سبقت بگیرید.
والان ماه رجب وشعبان ورمضان در راه است .
واماده باش تا در این سه ماه جبران کنی .
والحمدلله رب العالمین
[ چهارشنبه 89/4/9 ] [ 10:31 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
میلاد نهمین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت امام
جواد ع و همچنین امام علی ع را بر عمه شیعیان جهان و شما دوستان عزیزم مبارک باد
این
بوی خوش کدام بهار است که پیچیده در گستره خاک؟ نسیم، پیراهن معطر کدام بهار را به
تن کرده است؟
پروانه ها،
بوی خوش کدام گل نورسته را شنیده اند که از گوشه گوشه جهان، دامن کشیده
اند به حوالی مدینه که تحصن کرده اند پشت در خانه «ثامن الائمه»؟ هیجان کدام حادثه
آسمانی، چنین به تپش انداخته است قلب زمان را؟
خاک،
نفس می کشد عطر بهشت را از قدمهایت.
تمام
پنجره ها، پلک گشوده اند به چشم انداز سیمای ملکوتیات.
آهوان
دشتهای دوردست، دشت به دشت و کوه به کوه، دویده اند عطش عشق را، با بوی زلالی چشمه
جوشان کرامت تو
یا جواد الائمه! هرگز از خاطره قرنها، سایه ارادت و محبت تو کم
نخواهد شد!
[ پنج شنبه 89/4/3 ] [ 8:21 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
چشمهسار عدالت
تصویر زندگى، شیرینى و تلخىهایى در هم
آمیخته دارد که سکوت مرگبار حاکم بر آن نقابى ساخته است بر چهره حقیقت و
حقانیت، تا با بىشرمى تمام آن را مستور سازد؛ چهرهاى که طاعون دروغ و
مکر از آن واقعیتى دیگر جلوه مىدهد. زمان و مکان معناى مجازى را به یدک
مىکشند و کذب بودنشان تابلویى است بر درِ سراچه عمر، عمرى که در این
وادى بىسر و سامان به دنبال نقاشى مىگردد که رنگى بر دیوار هستى بزند یا
که معمارى را مىجوید تا این بناى بىاساس را از نو بسازد تا هیچ زلزله شک
و تردید نتواند آن را فرو ریزد.
شاید باغبان نامآشناى غریب! چارهساز
این مشکل باشد. حتماً او مىتواند باغ عمر را از این خشکسالى و زوال
برهاند یا که چوپانى همدوش صحرا این سرنوشت آواره را از بلاتکلیفى نجات
دهد و به یکباره گرگهاى بىرحم تاریخ را بر اعماق دره وحشت روانه سازد.
آرى
این سپیده امید طلوع خواهد کرد و شبنم عشق را بر دیده مشتاقانش هدیه خواهد
داد. او که نسیم نگاهش طراوتبخش دلهاست و ترنمش هر جنبندهاى را به رقص
وا خواهد داشت. نگاه و چشمان بسته ما هرگز گشوده نخواهد شد مگر در لحظه
ورود او بر صفحه باورهایمان و قلب ما نمىتپد مگر با اشارت ید بیضاى او،
که نور ایمان از آن ساطع مىشود، همان نورى که از سوى حضرت حق به او
ارزانى شده و با گوشت و خونش عجین گشته است.
[ شنبه 89/3/29 ] [ 7:50 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
در فرهنگ قرآنی اسلامی، برای برخی از زمان ها
و مکان ها اقتدار و خصوصیات ویژه ای گفته شده است. از این رو برخی از
سرزمین ها چون بیت المقدس و مکه جایگاه قداست معنوی خاصی دارند و اعمال در
آن مکانها از پاداش و ارزش ویژه ای برخوردار می باشد. برخی از زمان ها نیز
چون سحرگاهان و فجر و لیله القدر از چنین ویژگی های خاص بهره مند هستند و
خداوند در آیات و حتی سوره هایی به ارزش و جایگاه ویژه آنها اشاره کرده
است و درباره شب قدر آن را برابر با هزار ماه که به اندازه عمر آدمی است
دانسته است.
این ویژگی را می توان درباره برخی از ماهها چون ماه
رمضان و یا ماه رجب برشمرد که از ویژگی های انحصاری برخوردار می باشند. از
جمله ویژگی های انحصاری ماه رجب، لیله الرغائب است.
کلمه «رغائب» جمع
«رغیبه» به معنای چیزی که مورد رغبت و میل است و نیز به معنای عطا و بخشش
فراوان می باشد. بنابراین معنای اول «لیله الرغائب» یعنی شبی که میل و
توجه به عبادت و بندگی در آن فراوان است و بندگان خوب و شایسته خداوند
دراین شب تمایل زیادی به رفتن به درخانه خداوند و ارتباط و انس با معبود
خویش دارند.
بنابر معنای دوم، «لیله الرغائب» یعنی شبی که در آن عطاء
و بخشش خداوند فراوان است و بندگان مخلص خداوند با روآوردن به بارگاه قدس
ربوبی و خاکساری در برابر عظمت حق شایسته دریافت انعام و عطا و بخشش بی
کرانه حق می گردند.
عظمت و ارزش لیله الرغائب
درباره فضیلت و
ارزش و عظمت آن می توان دو جهت زیر را بیان کرد: 1- از این جهت که اصولا
شب جمعه، خود دارای ویژگی و ارزش خاصی است و اعمال عبادی فراوانی در آن
وارد شده و زمان عبادت و مناجات و عرض حاجات با قاضی الحاجات است.
2-
ماه رجب اولین ماه از ماههای حرام (ماه های حرام عبارتند از: رجب، ذی
القعده، ذی الحجه، محرم) و ماه خدا و هنگام عبادت و دعا و استغفار است و
رحمت الهی در این ماه در حال ریزش و نزول است، به همین جهت این ماه را رجب
الاصب گویند، چون «صب» به معنای ریختن است. پس لیله الرغائب، شرافت و ارزش
شب جمعه و ماه رجب هردو را درخود جمع نموده و ارزشی دوچندان دارد.
شیخ
المحدثین عباس قمی در کتاب شریف مفاتیح الجنان درباره این شب می نویسد:
بدان که شب جمعه اول ماه رجب را لیله الرغایب گویند و از برای آن عملی از
حضرت رسول(ص) با فضیلت بسیار واردشده که سیدبن طاووس در کتاب اقبال و
علامه مجلسی در اجازه نبی زهره آن را نقل کرده اند.
ازجمله فضیلت
هایی که برای آن برشمرده اند اینکه به سبب شرافت این شب گناهان بسیار از
کسانی که اعمال خاصی را انجام دهند آمرزیده می شود.
از جمله اعمال
این شب نمازی است که اگر شخص آن را به جا آورد، پس از مرگ هنگامی که در
قبر گذاشته شود خداوند تبارک و تعالی ثواب نمازش را به سوی او به بهترین
صورت می فرستد تا همدم او شود و او را از تنهایی بیرون آورد.
این شخص
با روی گشاده و درخشان و زبانی شیوا و فصیح به او می گوید: ای حبیب و دوست
من! بشارت باد تو را که از هر شدت و سختی نجات یافتی.
میت می پرسد:
تو کیستی؟ بخدا سوگند که من چهره ای بهتر از روی تو ندیده ام و کلامی
شیرین تر از کلام تو نشنیده ام و بویی بهتر از بوی تو نبوئیده ام.
آن
شخص می گوید: من ثواب آن نمازم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال به
جا آوردی. امشب نزد تو آمده ام تا حق تو را ادا کنم ومونس تنهایی تو باشم
و وحشت را از تو بردارم و چون در صور رستاخیز دمیده می شود من درعرصه
قیامت، سایه بر سر تو خواهم افکند. پس خوشحال باش که هرگز خیر از تو معدوم
نخواهدشد.
آن گاه شیخ عباس قمی درباره چگونه اعمال این شب می نویسد:
کیفیت آن چنان است که روز پنجشنبه اول ماه رجب را روزه می داری و چون شب
جمعه داخل شود مابین نماز مغرب و عشا دوازده رکعت نماز می گذاری که هر دو
رکعت را با یک سلام تمام می کنی. در هر رکعت از آن نماز یکمرتبه «حمد» و
سه مرتبه «اناانزلناه» و دوازده مرتبه
«قل هوالله احد» می خوانی و
چون از نماز دو رکعتی فارغ شدی، هفتاد مرتبه «اللهم صلی علی محمدالنبی
الامی و علی اله» می گویی و سپس به سجده می روی و هفتاد مرتبه «سبوح قدوس
رب الملائکه و الروح» می گویی. پس از آن، سر از سجده برمی داری و هفتاد
مرتبه «رب اغفر و ارحم و تجاوز عما تعلم انک انت العلی الاعظم» می گویی.
پس از آن نیز دوباره به سجده می روی و هفتاد مرتبه «سبوح قدوس رب الملائکه
و الروح» می گویی. آن گاه حاجت خود را می طلبی که برآورده خواهد شد.
(مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی با تصرف و تخلیص)
سخن صاحب المراقبات
عارف
کامل و استاد و اصل مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی در این باره در کتاب
المراقبات خویش می نویسد: اولین شب جمعه ماه رجب را لیله الرغائب نامند.
در این شب فرشتگان بر زمین نزول می کنند.
اگر شب اول ماه رجب مصادف با شب جمعه بود، سزاوار است عمل «لیله الرغائب» را نیز انجام دهد.
از
پیامبر اکرم(ص) روایت شده است که فرمودند: از اولین شب جمعه د رماه رجب
غافل نشوید؛ زیرا شبی است که فرشتگان آن را «لیله الرغائب» می نامند. این
نامگذاری به این جهت است که هنگامی که مقداری از شب گذشت، هیچ فرشته ای در
آسمان ها و زمین نمی ماند مگر این که در کعبه و اطراف آن جمع می شوند.
آن گاه خداوند می فرماید: ای فرشتگانم! هرچه می خواهید از من درخواست کنید.
فرشتگان عرض می کنند: حاجت ما این است که از روزه داران رجب درگذری.
خداوند می فرماید: این کار را انجام دادم.
عارف
کامل، ملکی درباره اعمال این شب می نویسد: بهتر است کسی که این حدیث را می
شنود، در این شب، زیاد بر فرشتگان صلوات فرستاده تا تکلیفی را که آیه تحیت
(سوره نساء آیه 68) برای صلوات فرستادن به عهده ما گذاشته به اندازه
توانایی انجام داده باشد. وی آنگاه به نقل از رسول خدا(ص) نمازی را که در
بالا شرح آن گذشت نقل می کند .
استاد ملکی تبریزی این پرسش را مطرح
می کند که: ظاهر روایت این است که «لیله الرغائب» اولین شب جمعه ماه رجب
است؛ و اگر اعمالی که در این روایت ذکر شده از اعمال این شب بوده و شب
جمعه اول ماه، مصادف با اول ماه شد، چگونه می توان این عمل را به جا آورد؟
وی پاسخ می دهد از آن جایی که پنج شنبه قبل از جمعه اول، جزء ماه رجب
نیست؛ باید در پاسخ بگوییم که اگر بخواهیم به ظاهر روایت عمل کنیم، این
اعمال درصورتی است که شب اول ماه شب جمعه نباشد؛ و اگر شب جمعه بود، شب
جمعه دوم، این اعمال انجام می شود؛ گرچه لیله الرغائب نباشد. چون در روایت
تصریح نشده که این اعمال حتماً باید در لیله الرغائب باشد. ولی راه دوم و
سومی هم هست که صحیح تر به نظر می رسد. راه دوم این است که این اعمال را
بدون روزه انجام دهیم و راه سوم این است که روزه را هم بگیریم گرچه روزه
در رجب نباشد. (کتاب المر اقبات/ مرحوم آیت الله حاج میرزا جواد مالکی
تبریزی(ره) )اجمالاً آنکه لیله الرغائب، اولین شب جمعه ماه رجب است که
برای آن اعمال و فضایل بسیاری نقل کرده اند که از آن جمله می توان به روزه
پنجشنبه و استغفار زیاد در آن شب اشاره کرد. کسی که می خواهد به ثواب و
پاداش اعمال این شب برسد می بایست به اعمال آن اهتمام جدی بورزد.
[ پنج شنبه 89/3/27 ] [ 8:34 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
سلام دوستان گلم شهادت امام هادی (ع) را به همه شما تسلیت عرض مینمایم
کیستم
من شاهکار ملک ذات کبریایم دهمین مسند نشین از
بعد ختم الانبیایم
گوهرى ارزنده از گنجینهى جود جوادم نـهـمـیـن فـرزنـد دلـبـنــد علـى مـرتضـایم
سلام خدا بر تو ای
دهمین پیشوای معصوم! سلام بر درخشندگی کوکب نورانی ات که خورشید را شرمگین تابش
کرد و چشمه های آفرینش
را لبریز جوشش. در این روز غم بار و مصیبت زده، آتش سوگمان را مهار کن و دست
مهربان و غریب نوازت را بر صفحه دل هامان بکش.
امام
هادی (ع) فرمودند:
الْغَضَبُ
عَلى مَنْ لا تَمْلِکُ عَجْزٌ، وَ عَلى مَنْ تَمْلِکُ لُؤْمٌ.
غضب و تندى در مقابل آن کسى که توان مقابله با او را ندارى، علامت
عجز و ناتوانى است،
ولى در مقابل کسى که توان مقابله و رو در روئى او را دارى علامت
پستى و رذالت است
الوسائل: ج 12، ص 11، ح
[ چهارشنبه 89/3/26 ] [ 8:38 صبح ] [ مجتبی نصیری ]