امام رضا (ع) منو طلبید و جاتون خالی هفته پیش رفتم مشهد، خیلی خیلی خوش
گذشت، وقتی ضریح قشنگ و دلرباشو میبنی انگار بهشت رو داری میبینی. خیلی
امام مهربونیه، حاجاتمو ازش خواستم و برای همه شما و دوستانم دعا کردم. ان
شاء الله شما هم مسافر طوس بشوید.
این رضا کیست که عالم همه خوشنود از اوست
این رضا کیست که بر درد دل خلق دواست
ضامن کوی رضا باش که این امر کرم
سایه او بر سر سلطان و گداست.
در ضمن دیداری از خواجه ربیع، کوه سنگی، طرقبه، و کیل آباد، باغ وحش، آرامگاه فردوسی، هفت حوض، و .. داشتم که خیلی خوب بود.
التماس دعا دارم از همگی شما عزیزان
[ یکشنبه 88/8/17 ] [ 8:59 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
میلاد امام رضا (ع) بر همه شما مبارک باد
این رضا کیست که بر درد دل خلق دواست
این رضا کیست که عالم همه خشنود از اوست
ضامن کوی رضا باش که این ابر کرم
سایه او بر سر سلطان و گداست
امام رضا (ع) فرمودند: به پروردگارت خوش گمان باش
زیرا خداوند متعال میفرماید:
من با گمان بنده ام معامله میکنم.
اگر خوش گمان است با خوشی و اگر بد گمان است با بدی با او معامله میکنم.
[ پنج شنبه 88/8/7 ] [ 9:58 صبح ] [ مجتبی نصیری ]

نام شریف آن بزرگوار فاطمه و مشهورترین لقب آن حضرت، «معصومه» است. پدر بزرگوارش امام هفتم شیعیان حضرت موسى بن جعفر (ع) و مادر مکرمه اش حضرت نجمه خاتون (س) است . آن بانو مادر امام هشتم نیز هست . لذا حضرت معصومه (س) با حضرت رضا (ع) از یک مادر هستند.ولادت آن حضرت در روز اول ذیقعده سال 173
|
|
در سال 200 هجرى قمرى در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این که کسى از بستگان و اهل بیت خود را همراه ببرند راهى خراسان شدند.ادامه مطلب...
[ سه شنبه 88/7/28 ] [ 11:39 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
سلام دوستان گلم
میلاد کریمه اهل بیت(ع) حضرت فاطمه معصومه (س) گرامیباد
حضرت رسول اکرم(ص):
«دو رکعت نماز شب براى من بهتر است از دنیا و آنچه در آن است». «مفاتیحالجنان»
شب محمل سرّالاسرار خراباتیان
است که خواب بر چشمشان نمىآید، چونان ستارگانى که بیدارىشان در لوح آسمان شب
رقم خورده است. شبزندهداران نیز اختران تابناک زمیناند که درخشش جلوات
باطنىشان فقط در تاریکى و خاموشى شب عیان مىشود. هر چند اگر چشم دل بگشایى،
مىتوانى آثار نورانیت و تلألؤ زیبایى شب پیش را در چهره روزانه آنها ببینى. مگر
نه اینکه در روایات، مکرر شنیدهاى، نیکویى صورت شبزندهداران از نور خداوند است
که در خلوت شب بر چهره آنان مىتابد و رخسارهشان را زیبا مىنماید.
شاید باید بگوییم تنها نگاه محجوب و امانتدار شب است که مىتواند محرم مناجاتیان
باشد و خلوت نماز متهجران را بر هم نزند. اما در این میانه نیز شیطان از پاى
ننشسته و مؤمنین را به حال عاشقانه خود رها نکرده است. خواب شیرین شب و بستر گرم و
نرم را از ابزار شیطان بدان که تو را به رخوت و تنبلى وسوسه مىکند و تمام آن
عنایاتى که به نمازگزاران در شب مىکنند، به واسطه همین گریز از عافیتطلبى و
تنآسایى شبانه است. هر شب شیطان در گوش نفس آدمى صدا مىزند «عَلَیک لیلٌ طویل
فَارْقد» و او را به بهانه طولانى بودن شب به خواب بیشتر دعوت مىکند و هر بار به
او وعده ساعتى براى برخاستن را مىدهد تا اینکه صبح فرا رسد و وقت بگذرد و شب
انسان تباه شود.
آن مقام محمود را که شنیدهاى فقط به نمازگزاران در شب مىدهند، جز با صدق نیت در
دخول و خروج به سراپرده رازآمیز شب حاصل نمىشود. «قُلْ رَبِّ اَدْخِلْنى
مُدْخَلَ صِدْقٍ و اَخْرجنى مُخْرَجَ صِدْقٍ» و چنین صدق و خلوصى فقط در مدار
جاذبه عشق و ارادت قلبى نسبت به حضرت حق شکل مىگیرد.
کجا عاشقى را دیدهاى که داغ هجران محبوب بر دل داشته باشد و خواب بر چشمش بیاید؟
کجا طالبى را دیدهاى که همصحبتى مطلوب را در چند قدمى خویش داشته باشد و خواب را
بر گفتگوى با او ترجیح دهد؟
مگر نشنیدهاى که مىگویند مردمان در خوابند و چون بمیرند، بیدار شوند. بیدارى شب
و ذکر خدا گفتن بهانهاى است براى رستاخیز دل و جانى که در بستر عادات زندگى با
خیالى خوش غنوده است.
در نافله شب، رازى است که جز بر مأنوسان خویش افشا نمىکنند. همان رازى که
سیدالشهدا(ع) را وا مىدارد تا از دشمن شبى را مهلت بگیرد براى عبادت واپسین. براى
کشف چنین سرّ عظیمى چارهاى نیست جز پیوستن به مصاف نمازگزاران در شب.
پس تا وقت نگذشته و مهلت سر نیامده، با چشمهاى باز و روشن از عطر نماز شب به
استقبال طلوع آفتاب برویم. یادمان بماند آنان که شبهایشان را با چشمان بسته به
صبح مىرسانند، روزشان را نیز در ظلمت و تاریکى دل سپرى مىکنند.
[ سه شنبه 88/7/28 ] [ 8:20 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
امام سجاد(ع):
«یا مَن اِذا سَألُه عَبْدٌ اَعطاهُ و اِذا اَمَّل ما عِندَهُ
بلَّغَهُ مُناه؛
اى کسى که هر گاه بندهاى از تو چیزى خواست، به او عطا
کردى
و هر گاه امیدى داشته باشد، او را به امیدش مىرسانى.»
از مناجات خمس
عشره (الراجین)
به گلبرگهاى پرپر دل بنگرید که چگونه در دست نسیم امید و
رحمت حضرت دوست سرگشته است. چه کسى به خوبى خدا شرط مهربانى مىشناسد و آداب
باغبانى مىداند و راه و رسم دلدارى را بلد است؟
چگونه بنده چشم امید از خدا
برگیرد، حال آنکه هنوز جاى نوازشهاى قدیمى او بر پر و بال شکسته کبوتر دل باقى
است؟ مگر نه آنکه هر گاه به تیغ گناه بر خویش زخمى زدیم، او با عفوش، تیماردارمان
بود و هر وقت در بیراهههاى بىسرانجام گمراهى از پاى افتادیم، او با رحمتش، بر
سرمان سایه گسترانید و با هدایتش ما را به سوى وادى ایمن کشانید؟
پس کجا برود در
راهماندهاى که به دستگیرى ارحمالراحمین انس دارد و چه کند دلشکستهاى که جز در
خانه مهر او جایى نمىشناسد؟
گمان مىکنى خداوند چشمه جودش را از کسى که نهال
امید به آمرزشش را در کویر خشکیده دل پرورانده، دریغ مىدارد؟
آدمى چطور
مىتواند دل از سوداى مهر خدا برگیرد و درهمشکستگىاش را به یاد غیر او بند بزند؟
آیا خداوندى که غایت اشتیاق مشتاقان است و نهایت عشق عاشقان، رضایت مىدهد که غزال
دل انسان که در کمند محبتش پاى بسته است، از دام عشق او بگریزد و برمد؟ آیا خداوندى
که اشک را قبل از آنکه بر زمین فرو بریزد، به دست عطوفت پاک مىکند، اجازه مىدهد
که شقایق به خون نشسته نگاه بنده در غم فراقش به دست غیر او پرپر شود و بر باد رود؟
آیا خداوندى که پرنده دعا را قبل از آنکه در هواى امیدش پر بگیرد، به آشیان اجابت
مىرساند، قبول مىکند که پیاله خاطر آدمى از ساغر یاد دیگرى پر شود و عکس رخ
محبوبى جز او بر آن نقش بندد؟
خدا را باید با امید همه امیدواران خواند و به
رجاى همه آرزومندان صدا زد! ناامیدى، حرمان و حسرت، خارهایى هستند که هرگز در
بوستان یاد خدا نمىرویند و خداوند رحیم و رحمان هرگز دل کسى را به چنین خارهایى
نمىخراشد. پس با همه عشق و امید باید به سوى آغوش همیشه گشاده خداوند بال
گشود.
[ پنج شنبه 88/7/23 ] [ 9:23 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
شهادت امام صادق (ع) را به همه شما تسلیت عرض میکنم
وصایای
اودر لحظه مرگ وصایایی چندی می نماید که برخی درامرامامت برخی درزمینه مسائل خانوادگی وبخشی درمورد عامه است.
- به فرزندان خود گفت: فَلا تَمُوتُنَّ اِلاُّ وَاَنتُم مُسلِموُن
بکوشید که جز مسلمان نمیرید.
- به کسان وخویشان فرمود: اِنَّ شَفاعَتَنَا لاتَنالُ مَستَخِفّاَ بِالصَّلاةِ. شفاعت ما به کسی که نماز راکوچک بشمارد نمی رسد
- به خانواده خود وصیت کرد که پس ازمرگش تا چند سال درموسم حج درمنی برای او مراسم عزاداری برپاکنند.
-
دستور داد برای خویشان وکسان هدیه ای بفرستند، حتی هفتاد دینار برای حسن
افطس از خویشان او. وحسن افطس همان کسی است که با خنجر به امام حمله کرده
بود
ومی فرمود می خواهد آیه قرآن رادرمورد صله رحم اجرا کند.
- درباره امام پس ازخود، امام کاظم(علیه السلام) رابرای چندمین بار منصوب کرد که او درآن هنگام براساس سندی بیست سال داشت.
- بخشی از سفارشهای او درباره غسل وکفن وقبر خود بود که احکام اسلامی دراین زمینه وجود دارد.
-
وبالاخره بخشی از وصیت راجع به مردم بود که روؤس آن دعوت به وقار وآرامش،
حفظ زبان، پرهیز ازدروغ وتهمت ودشمنی، دوری ازتجاوز کار، پرهیز ازحسادت
وترک معاصی و... بود.
[ سه شنبه 88/7/21 ] [ 8:26 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
«یا صاحِبَ الدُعاء، لا تَسْأل عمّا لا یکونُ و لا یَحلُّ؛
اى کسى که دعا مىکنى، آنچه را ناشدنى و نارواست، از خدا نخواه.»
خصال، ص365
بگذار
ما را اهل دعا بخوانند، اگر دیگران نیز بدانند که در این دعاها چه قدرتى
نهفته است، دست به هیچ کارى نمىزدند، جز آنکه پایه و اساس آن را با دعا
محکم سازند و براستى چه بنایى قابل اطمینانتر از سرایى که سقفش به بلنداى
دستهاى برآمده به آستان ارادت است و زمینش به صافى دلى که از هیچ کس جز
حضرت حق چیزى نمىطلبد؟
اگر خداوند دعا را بر انسان نبخشیده بود، هیچ
چیزى نمىتوانست رابطه عمیق و منقطع انسان غافل از خدا را بهبود بخشد و او
را به آغوش پرمهر حضرت عشق باز گرداند. چه بسیار افرادى که در گریز از وضع
ناگوار خویش، با دعا، رشته دل را به سرمنزل معبود دخیل بستند و چون گره
زندگىشان گشوده شده است، دلشان براى همیشه در پیچ و خم کوچه محبت یار
گره خورده است.
اما باید به خاطر سپرد که میان دعا و سؤال تفاوت ظریفى
است که جز بر اهل حق مکشوف نخواهد شد. گاه آدمى در دعاى خویش خدا را صدا
مىزند تا با او به گفتگو بنشیند و گاه از او چیزى را به مسئلت مىطلبد و
خواستهاى را مىخواهد. دعا را به معناى خواندن گفتهاند که به طور مطلق
از سوى حق اجابت خواهد شد، مگر صداى دلنشین آن محبوب را نشنیدهاى که تو
را گفته است «هر کس مرا بخواند، او را پاسخ خواهم گفت» و یا «هر کس مرا
یاد کند، او را یاد خواهم کرد؟» پس هر کس خداوند را به هر نامى صدا بزند،
خداوند نداى او را لبیک خواهد گفت و با او به گفتگو و مصاحبت خواهد نشست،
اما این اجابت و لبیکگویى به معناى تحقق خواسته انسان نیست، یعنى اگر
آدمى همچون سائلى از درگاه خدا چیزى را بخواهد، وقوع آن خواسته مشروط به
طى فرآیند علت و معلول حاکم بر نظام طبیعت و مصلحتهاى قضا و قدرى است و
تا تمام شرایط و مقدمات براى اجراى آن مهیا نباشد، فقط صرف سؤال و خواهش،
آن امر محقق نمىشود، هر چند آن دعا را خداوند شنیده و پاسخ داده است.
در
واقع دعا رابطه محبتآمیزى است که انسان غفلتزده و نسیانگر براى برقرارى
آن نیاز به بهانهاى دارد که خداوند این بهانهها را در قالب مسائل و
خواستههاى انسان قرار داده است تا آدمى به خاطر رفع حوائجش، لحظاتى از
دنیاى روزمرگىاش جدا شود و خدا را یاد کند. خوشا به حال آنان که بىبهانه
خدا را مىخوانند و بىواسطه جواب مىشنوند.
بنابراین آدمى هنگام دعا
مىتواند به هر اسم و صفتى خدا را بستاید و همزمان جواب بشنود، اما در
صورت طلب خواستهاى از محضر یار، شرط ادب حکم مىکند که قبل از آنکه از
بزرگى چیزى را طلب کرد، شأن و منزلت او را هم در نظر گرفت. مگر نه آنکه هر
چه ارباب لطف باعظمتتر باشد، آدمى را وا مىدارد تا از خواستههاى حقیر و
سخیف خود بگذرد و چیز بزرگترى از او بخواهد؟
آیا ناروا نیست که ما از خدا چیزى جز خودش را بخواهیم؟
درست
است که به ما توصیه کردهاند حتى نمک رزقمان را نیز به واسطه دعا از
درگاه رحمت بستانیم، اما هر چه مرتبه وجودى انسان بالاتر برود، افق
خواستههاى او نیز تغییر مىکند. اگر مىخواهید انسانهاى والا و فرزانه
را بشناسید، به دعاهایشان در خلوت گوش دهید و خواستههایشان را بشنوید.
بعید است چیزى از مسائل بىارزش و کماهمیتى که ما در دنیاى کوچک خویش با
آن سرگرمیم، بشنوید.
به قول سیدالشهدا(ع) «آن کس که خدا را یافت چه کم دارد که طلب کند؟»
آیا
رواست طالب از مطلوب خویش جز او را بطلبد؟ مگر عاشق از معشوق چه مىخواهد،
جز آنکه حجاب میانشان خرق شود و پرده برافتد و نوبت به وصل آید؟
شاید وقت آن رسیده که خدا را طور دیگرى بخوانیم و بخواهیم.
[ دوشنبه 88/7/6 ] [ 9:31 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
قمهزنی مراسمی است که در بعضی شهرستانها و بلاد شیعی و توسط برخی از عزاداران امام حسین علیه السلام اجرا میشود و در تأسی به مجروح و شهید شدن سیدالشهداء (علیه السلام) و شهیدان کربلا و به عنوان اظهار آمادگی برای خون دادن و سر باختن در راه امام حسین علیه السلام انجام میگیرد. شرکت کنندگان در این مراسم، صبح زود روز عاشورا، با پوشیدن لباس سفید و بلندی همچون کفن، به صورت دسته جمعی قمه بر سر میزنند و خون، از سر بر صورت و لباس سفید جاری میشود. بعضی هم برای قمهزنی نذر میکنند، برخی هم چنین نذری را درباره کودکان خردسال انجام میدهند و بر سرِ آنان تیغ میزنند، تا از محل آن خون جاری گردد. در اینجا به توصیف صحنههایی از دسته قمهزنی در شهر کاظمین به نقل از کتاب «تراژدی کربلا» میپردازیم: گروه سرشکافته و خونآلود قمهزنان، چنان منظره دهشتناکی پدید میآورند که وحشت و اندوه، سراسر وجود تماشاچیان را فرا میگیرد... خون، با نخستین ضربه فوران میزند؛ اما گاه برخی آنچنان به شور و هیجان میآیند که ضربههای محکمی بر سر فرود آورده و خون بیشتری از سر خود جاری میسازند. «روز عاشورا در بیشتر شهرها و روستاهای عراق، روز حزن و اندوه و سوگ است. دیدگان اشکبار و رنگ سیاه پرچمها و چهرههای خاک آلود، در همه جا به چشم میخورد؛ تنها کفنهای قمهزنان به رنگ سفید و با لکههایی از خون دیده میشود. مردانی که شعار «فداییان حسین» را بر کفنها نگاشته، قمه، شمشیر و یا خنجری بر دستان گرفته و بر سرهای تراشیده خود زخمهایی گاه بسیار عمیق و شدید وارد میآورند. دسته بیضوی شکل آنها با عبور از خیابان اصلی کاظمین به حرم وارد میشود ...
<\/h1>عزاداران با رسیدن به حرم کاظمین، با حماسه بسیار، فریاد «حیدر ... حیدر» سر میدهند و با هر ضربه طبل و نوای شیپور، ضربهای بر فرق سر میزنند. گاه این ضربهها چنان شدید است که فرق سر را شکافته و خون بسیاری از آن جاری میسازد. در برخی موارد نیز افراد از هوش رفته و بر زمین میافتند و یا از شدت ضربهها جان میدهند ...
گروه سرشکافته و خونآلود قمهزنان، چنان منظره دهشتناکی پدید میآورند که وحشت و اندوه، سراسر وجود تماشاچیان را فرا میگیرد... خون، با نخستین ضربه فوران میزند؛ اما گاه برخی آنچنان به شور و هیجان میآیند که ضربههای محکمی بر سر فرود آورده و خون بیشتری از سر خود جاری میسازند. برخی نیز با سطح قمه بر سر ضربه میزنند تا خطر کمتری برایشان داشته باشد. قمهزنان بلافاصله پس از پایان مراسم به حمامهای عمومی رفته و پس از مداوای زخمهایشان به شیوهای سنتی، خود را شسته و بهبود مییابند. آمادهسازی قمهها و کفنها و گروههای موزیک و دیگر لوازم مورد نیاز، بر عهده هیئتهای عزاداری است. جمعآوری کمکهای مردمی و دادن مبلغی به شاعر، نوحهخوان، سخنران و دیگر مخارج نیز بر عهده هیأتها است.» (1)<\/h1>
<\/h1>قمهزنی نیز مثل شبیهخوانی، از دیرباز مورد اختلاف نظر علما و پیروان و مقلدین آنان بوده و به استفتاء و افتاء مبنی بر جواز یا عدم جواز آن میپرداختهاند
[ شنبه 88/6/28 ] [ 8:50 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
فرا رسیدن ایام شهادت مولی الموحدین حضرت علی (ع) را باهم به سوگ می نشینم
و در لیالی پرفیض و برکت این ماه مبارک، التماس دعا داریم.
[ پنج شنبه 88/6/19 ] [ 9:46 صبح ] [ مجتبی نصیری ]
اعمال شبهای قدر

شب قدر، شبی است که در تمام سال هیچ شبی به فضیلت آن نمی رسد و عمل در آن
بهتراز عمل در هزار ماه است. دراین شب برنامه های یک سال هر کس مقدر می
گردد . درشب قدر ملائکه و روح که اعظم ملائکه است به اذن پروردگار، خدمت
امام زمان علیه السلام مشرف می شوند و مقدرات هر کس را به امام عرضه می
دارند.
اعمال شب قدر به دو گونه اعمال مشترک و اعمال مخصوص تقسیم می شود.
اعمال مشترک شبهای قدر
1- مقارن غروب آفتاب شب قدر غسل شود.2-
دورکعت نماز اقامه شود، در هر رکعت بعد از حمد ، هفت مرتبه سوره توحید
خوانده شود. بعد از نماز هفتاد بارذکر " استغفرالله و اتوب الیه" گفته
شود .
3- قرآن به سرگرفتن و به خدا را به چهارده مصوم سوگند دادن .
4- زیارت امام حسین علیه السلام .
5- احیای این شبها .
6- اقامه صد رکعت نماز به صورت دورکعتی وافضل آن است که درهر رکعت بعد از حمد ، ده مرتبه سوره توحید خوانده شود.
7- دعایی از امام زین العابدین علیه السلام که درمفاتیح الجنان آمده است . اللهم انی امسیت لک عبداً...
8- قرائت دعای جوشن کبیر.
9- طلب آمرزش از خدای متعال . و در خواست از خدا جهت نیازهای دنیا و آخرت .
10- ذکر گفتن و صلوات بر محمد وآل محمد علیهم السلام.
اعمال مخصوص شب نوزدهم
1- صد بار ذکر " استغفرالله ربی واتوب الیه ".2- صد بار ذکر " اللهم العن قتلة امیرالمومنین"
3- دعای اللهم اجعل فیما تقضی و تقدر من الامر المحتوم ...
اعمال مخصوص شب بیست و یکم
1- دعای اللهم صل علی محمد وال محمد و اقسم لی حلما یسد عنی باب الجهل ... .2- لعن بر قاتل امیرالمومنین .
3- زیارت حضرت علی علیه السلام .
اعمال مخصوص شب بیست و سوم
1- تلاوت سوره های عنکوبت و روم که امام صادق علیه السلام فرمود: که تلاوت کنند ه این دو سوره دراین شب از اهل بهشت است .2- قرائت سوره های ... .
3- هزار مرتبه سوره قدر .
4- خواندن و تکرار دعای اللهم کن لولیک حجة ابن الحسن ... .
5- دعای اللهم امددلی فی عمری واوسع لی فی رزقی ... .
6- تلاوت قرآن کریم به هر مقدار که توانستی .
7- دعاوی " یا باطنا فی ظهوره و یا ظاهراً فی بطونه... .
[ سه شنبه 88/6/17 ] [ 10:22 صبح ] [ مجتبی نصیری ]